صنعت در حوزة خصوصی با سرعت روبه توسعه بود و شکل گیری سندیکاهای کارگری و قدرتمند شدن تشکل های صنفی در مقابل کارفرمایان دولتی و خصوصی شرایطی فراهم شده بود که دائماً در راستای منافع مالکان ایجاد اختلال می کرد و جهت پاسخگویی در درون شرکت ها پاره سیستمی قوت گرفت و روابط عمومی ها با چینش ساخت و کارکردی در امریکا متولد شدند و شکل گرفتند اما چهل سال بعد روابط عمومی در ایران بدون آنکه آن نیازها و مسائل وجود داشته باشد از سوی یک شرکت استعمارگر بنام شرکت نفت ایران و انگلیس متولد شد.
متاسفانه در طول سال های گذشته از بررسی دقیق کارکرد نخستین روابط عمومی ایران یعنی همان روابط عمومی شرکت نفت ایران و انگلیس به نوعی غفلت شده است در حالی که انجام تحقیق کاربردی دقیق در این عرصه بسیار ضروری بود واقعیت این است که یک ساختی برای اولین بار در ایران تقلید شد که چون زمینه مناسب برای کارکرد آن وجود نداشت از این ساخت کارکرد دیگری شکل گرفت برای درک آن شرایط متن یک گزارش از اسناد شرکت نفت را می آورم: شرکت نفت تنها نیاز به کارگر ارزان داشت و همه احتیاجات خود را جز کارگر ساده از خارج وارد می کرد حتی آجر را از عراق ، شن و ماسه را از دبی ، نوشابه و اجناس خارجی را از اروپا و ...... ساده ترین مسائل مربوط به شرکت نفت از نظر مردم پوشیده بود.
همه از کارمند و غیر کارمند در مورد این موضوع در جاهلیت مطلق بسر می بردند حتی مسئول رسیدگی به حساب های شرکت یک انگلیسی بود .... روابط عمومی در ایران در چنین فضایی بوجود آمد در واقع اصلا قضایایی که در امریکا آغازگر روابط عمومی بود در ایران وجود نداشت این یک واقعیت است به هر حال پس از آن بتدریج دیگران از شرکت نفت تقلید کردند و بدین ترتیب روابط عمومی در ایران متولد شد و شروع بکار کرد.
وقتی که اولین فارغ التحصیلان دانشکده علوم ارتباطات وارد بازار کار شدند خیلی از آنها وارد حرفه روابط عمومی شدند اما بزودی دریافتند که آنچه در کلاس های درس آموخته اند با آنچه که از آنها انتظار می رود متفاوت است.
به این ترتیب در حالیکه آنها کوشش می کردند ادای روابط عمومی ها را درآوردند دچار سرخوردگی هم می شدند در این شرایط بود که در سال 1357 شمسی انقلاب اسلامی بوقوع پیوست که در آن کارکرد در پروپا گاندای حکومتی دیگر معنا نداشت صنایع هم عمدتاً ملی شده بودند.
بیشتر صاحبان صنایع بخش خصوصی هم به خارج از کشور رفتند و وقوع جنگ تحمیلی عاملی شد که نسبت تولید به تقاضا بهم بریزد و چون تقاضا بالا بود و دیگر تبلیغات به شکل گذشته خود معنا نداشت و لذا برخی از روابط عمومی ها حذف شد و یا تغییر نام یافت و عده ای از مدیران روابط عمومی را ترک کردند. در درون دفاع مقدس این واحدها به پشتیبانی جنگ تبدیل شدند پس از پایان جنگ و با شروع دوران سازندگی در کشور روابط عمومی ها با پدیده ای بنام بحران روابط عمومی روبرو شدند.
پشت سر تمام شعارهایی که داده می شد در عمل از روابط عمومی بعنوان کپسول آتش نشانی استفاده می کردند تا وقتی مطبوعات حمله کردند و حریقی اتفاق افتاد بتوانند با روابط عمومی آن را خاموش کنند نمونه آن در سال 1370 شمسی و تکذیب روابط عمومی یکی از بانک ها در مورد اختلاس 123 میلیارد تومانی بود این یکی از نمونه های درشتی است که روابط عمومی از تکذیب به جای کپسول آتش نشانی استفاده می کند و مدیریت خود را پشت آن پنهان می سازد.
اگر روابط عمومی را بعنوان یک تخصص قبول ندارند و اگر افرادی با انواع مدارک دانشگاهی را بعنوان کارشناسان روابط عمومی استخدام می کنند همه این اتفاقات بخاطر وجود این ریشه و زمینه است اتفاقی که برای روابط عمومی ها در هر دو مقطع قبل و بعد از انقلاب اسلامی روی داده است.
تصور من این است که بطور کلی آن نوع روابط عمومی که در غرب شکل گرفته در کشور ما سازگار نیست و می بایست ما یک نوع روابط عمومی جدیدی را ابداع نمائیم که با فرهنگ ما، اعتقادات ما، عادات و آداب و سنت های ما همخوانی داشته باشد.
و می طلبد ما بدنبال یک روابط عمومی آرمانی برویم. چرا که شرایط کشور ما شرایط خاصّ است و کاملاً متفاوت با آنچه در غرب وجود دارد.
واقعیت این است که در کشور ما با یکسری مسائل جدید مواجه شده ایم که در غرب این اتفاق نیفتاده ولی در ایران با آن روبرو هستیم در نهایت بنظرم باید بعنوان اولین قدم کارکرد رسانه ای روابط عمومی را به حداقل ممکن برسانیم و خلاف مسیری که الان فکر می کنیم حرکت نمائیم که مسیر فصلی پنهان کردن مشکلات و بزرگ نمایی دستاوردها از طریق استفادۀ ابزاری از رسانه هاست با این وصف من به آیندۀ روابط عمومی ایران اسلامی که یک روابط عمومی آرمانی خواهد بود صد در صد امیدوارم. در روابط عمومی آرمانی که همراه و همگام با افق چشم انداز توسعۀ کشور است روابط عمومی ها چون سایر عرصه ها بر بام توسعه و پیشرفت در منطقه قرار خواهد گرفت.