سرمقاله شماره هشتاد و هشتم ماهنامه روابط عمومی
جواد قاسمی
نقش ارتباطات و رسانههای جمعی در حرکتهای اجتماعی به ویژه رویدادهایی مانند انتخابات بر کسی پوشیده نیست.در همین راستا، رویکردها، نقش و کارآمدی هنر- فن روابطعمومی در ابعاد سازمانی، ملی و فراملی قابل مطالعه و بررسی است. به
ویژه اکنون که مردم در جریان انتخابات ریاست جمهوری در حرکتی چشمگیر و با
حضوری فعال، مطالبات و خواستهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی خود را بیان
کرده اند، جا دارد که به حوزهی مهم و تأثیرگذار روابطعمومی به عنوان
فرآیندی واسط بین مردم و مسئولان، نگاهی نو و متفاوت داشته باشیم. در
این راستا بازشناسی و بازنگری در نوع نگاه و کیفیت تعاملات دستگاه اجرایی
کشور از جمله مهمترین ضرورتهاست. این تغییر نگاه قبل از هر چیز باید از
تغییر در رویکردها و برنامه های ارتباطی و از مسیر روابط عمومی ها آغاز شود
و در درون و بیرون از فضای سازمان ها از سوی طیف گسترده و متنوع مخاطبان،
احساس و درک گردد.
بدیهی است روابط عمومی بیگانه با نوآوری و دانش رو
به گسترش ارتباطات و بی اعتنا به خواست ها و انتظارات مردم، قادر به
تجدیدنظر در در راهبرها و روش های پاسخگویی به افکار عمومی نخواهد بود،
بنابراین این روابط عمومی های کارآزموده، مردم گرا و تحول خواه هستند که
باید در راستای همسویی با پیام برخاسته از انتخابات اخیر به بازنگری در
نگاه و رفتار خود بپردازند؛ کاستی ها را بشناسند و با هوشمندی و آینده نگری
آماده برای ورود به دوران تازه ای شوند که برخی از مهمترین ویژگی های آن
عبارتند از: صداقت، شفافیت، انعطاف، تخصص گرایی، بهادادن به نهادهای مدنی
و...در واقع کارنامه روابط عمومی ها در دوران 8ساله گذشته نیز از منظر میزان تعهد عملی به همین شاخص ها قابل ارزیابی است.
ازاین
روشایسته است که خانواده روابط عمومی کشور به طور داوطلبانه،آگاهانه و
صادقانه، قبل از دیگران به ارزیابی کارنامه خود بنشیند و با نگاهی سازنده و
هدفمند، برای ورود به دوران تازه، آماده و مهیا شود